از منفی نگری بدم میاد!

از فضولی تو زندگی مردم و سرک کشیدن و قضاوت کردن هم همینطور:(

ولی انگار این روزا دارم همین کار و میکنم!

راجب ادم های اطرافم مینویسم!

چند وقتیه عجیب دارم به تربیت بچه فکر میکنم 

به بچه های اطرافم نگاه میکنم و روش های تربیتی و پدر مادرها. 

به تربیت نسل خودمون بچه های هفتادی که همیشه مظلوم بودن تو تاریخ:|

یادمه یه دهه شصتی تو سن و سال من خیلی عزت و احترام داشت و روش خیلی حساب میکردن ولی یه هفتادی25ساله رو حساب نمیکنن=)

خیلی مسولیتی بهمون نمیدن 

بگذرد!

سعی میکنم از خودم بنویسم و از شیوه تربیت پدر مادر خودم و خودم و انالیز کنم! خدایا ببخش

پیامبر یه حدیث دارن که مانع خیلی از قضاوت های من شده

دررعجبم از کسی که خار را در چشم دیگران میبیند و شاخه را در چشم خودش نمیبیند!!!

مواظب شاخه های تو چشم خودم باشم! 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها