الاء عزیزم سلام

کاش میشد این نامه رو ده سال پیش دستت میرسوندم. 

اون موقع که احساس تنهایی کردی

ای کاش اون موقع تو محیط بهتری بودی

کاش میشد درس و جدی بگیری  بخاطر شیطنت هات اصلا ناراحت نباش

همه بچه های ارومی که حسرتشون و میخوردی و خودت و میکشتی بتونی مثل اونا کم حرف و اروم بشی اونها همه پشیمونن که چرا تو سن و سال تو شیطنت نکردن 

آلاء عزیزم وقتی اولین پسر برای دوستی بهت پیشنهاد داد و سه ماه رفت تو مخت و با حرف های عاشقونه و کارهای خاص دلت و بدست اورد گول نخور

آلاء همه اینها دروغِ همش فریبِ

اونها خودت و نمیخوان تن ضریف و پاکت و نیاز دارن نه قلب پاک و سادت و

آلاء تنها خوشحالی و دلخوشیم اینه که هرچقدر دلت شکست اما نذاشتی دست ناپاکی تن پاکت و لمس کنه

اما کاش مواظب قلب پاکت باشی 

همه اون دلشکستگی ها و شب بیداری ها و قرص های اعصابی که خوردی الان پدر منو داره درمیاره میدونم همه این بیماری های گوارشی الانم حاصل اون غصه خوردناست. 

آلاء نازنینم قلب پاکت مثل یه لوح سفیدِ پسرهای کثیف و پست فطرت و توش راه نده، فکر نکن این با بقیه فرق میکنه!

هیچ پسر سالم و پاک و پدر مادر داری دختری و برای دوستی انتخاب نمیکنه

تا میتونی با دوست های هم جنس خودت کیف کن  

سفر برو

اردوهای جهادی برو. 

دوست های دخترت خیلی خیلی حالت و بهتر میکنن 

 دوستی با جنس مخالف شاید اولش قشنگ باشه یه تجربه جدید باشه

اما تهش حتما تباهبه

بعدش هیچ چیزی نمیتونه خوشحالت کنه

کاش میشد برگردم عقب نذارم هیچوقت گوشی بیاد دستت!!!! 

وقتی به هر دلیل نتونستی پا رو دلت بذاری و دل سادت گول خورد و عاشق شدی و رفت و داغان شدی تو رو به مقدسات قسم برای فراموش کردنش به خر دیگه ای پناه نبر! اینم یکیِ بدتر از اون دلت تیکه پاره میشه 

راستی آلاء اون بی آبرویی ای که تو محل شد بخاطر گناه نکردت که جرات نداشتی پاتو از خونه بیرون بذاری و وقتی بالاجبار از خونه میومدی بیرون مثل برق از محل رد میشدی تا چشمت به چشم کسی نیفته و فکر میکرذی تاریخ این بی ابرویی رو فراموش نخواهد کرد، خواستم بگم فراموش کرد!

وقتی چشمت به اون حدیث افتاد که نمیدونم سخن کدوم نازنینی بود 

هرکس بین خودش و خدا را اصلاح کند خداوند بین او و مردم را اصلاح میکند

خواستم بگم خدا اصلاح کرد. 

حتی اون خواستگاری که حسرت از دست دادنش و خوردی بخاطر اینکه تو تحقیقات محلی یکی از همسایه ها گفت دخترِ امّا داره! چند وقت پیش دخترش برگشت خونه باباش ، امیدوارم سیلی روزگار نبوده باشه! 

و هرچقدر هم که بد بوده باشی  آسیبی به کسی نزدی و آشکارا گناهی مرتکب نشدی 

تو دل خودت یه بی لیاقتی و دوست داشتی و عاشقش شدی! 

گول این حرف های فلسفی و شاعرانه رو نخور که باید عاشق شد، باید عاشق شد، عشق جز رسوایی چیزی برامون نذاشت!! 

آلاء جان تو رو به خدا قسم عاشق نشو

خواستی عاشق جنس مخالف شی بذار برای وقتی بزرگتر شدی وقتی خواستی یه مرد و انتخاب کنی تا همیشه کنارت بمونه، همسرت! 

کسی که تو برای بدست اوردنت بجنگه، با عزت و احترام بیاد از خونه پدرت التماست کنه باهاش هم صحبت بشی و  بشی خانم خونش❤️برای ازدواج هم تا میتونی تو انتخابت سختگیری کن

عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی

 

کاش ده سال پیش یکی این هارو بهم میگفت. 

بهترین روزهای عمرم به تباهی گذشت  

کسی دعوتم نکرد دلم خواست برای خودم بنویسم

اشک

اشک

اشک. 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها